آتریناآترینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

آترینا، عشق مامان وبابا

تغییرات دلبر مامان وبابا در پایان 6ماهگی

  دلبر جانان، هزار ماشاالله بزرگ شدی دیگه کامل غلت میخوری و روی دستات میاستی، قربون اشک چشمات برم که وقتی گریه واقعی میکنی مرواریدات میریزه، غذای کمکی رو هم شروع کردی، فدات بشم الهی که مرتب پاهای عسلیت رو میخوری دیگه دستات نمیخوری در عوض انگشتای پاهات رو تا میتونی مک میزنی، حسابی به من وابسته شدی و بغل کسی نمیری البته بهت بگم من چقدر ذوق میکنم. وقتی هم وسیله ای که دستت میگیرم کلی گریه میکنی مامانی هم اینقده خوشش میاد.دوستت دارم بانوی آرزوهام ...
18 آذر 1390

تولد نیم سالگی

  پرنسس آترینای من چه خوب شد، که به دنیا اومدی و چه خوبتر شد که همه دنیای من شدی...عشق مامانی تولدت هزاران هزار بار مبارک. باباجونم درسته از ما دور هستی ولی من و مامان هر لحظه به یادتیم و به امید اینکه زودتر کنار هم باشیم نفس میکشیم.         ...
18 آذر 1390

تبریک

بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخك   ماهگرد ٦ ماهگیت مبارك آترینای نازم                                                                  از طرف بابا     ...
18 آذر 1390

اولین سرماخوردگی

نانازم، 2 روز سرما خوردی،حسابی یی تابی میکنی، بلاگردونت بشم وقتی هم خوابی خیلی ناله میکنی، هیچ کاری نمیتونم انجام بدم، مامی و بابا رضا و دایی جون خیلی بهت میرسن، مامانی خیلی دوست دارم، انشاالله به زودی خوب میشی.
11 آذر 1390